معرفی کتاب «فواید گیاهخواری»:
در سال 1306 ه. ش، هنگامی که صادق هدایت 25 ساله بود، کتاب فواید گیاهخواری را در باب اهمیت گیاهخوار بودن انسانها و دوری گزیدن از مصرف گوشت، به رشته تحریر درآورد. از دیدگاه این نویسنده برجسته ایرانی، تمامی ویژگیها و خلق و خوهای حیوانی انسانها نظیر جنگطلبی، بیرحمی، بیعاطفگی، انحصارطلبی و کشتار ناشی از مصرف گوشت حیوانات و تاثیرات ناشی از آن بر خلق و خوی انسانهاست. هدایت در این کتاب با قلمی زیبا و دلنشین از جنبههای مختلفی از سبک زندگی گیاهخواری سخن میگوید و صنایع تولید گوشت را محکوم مینماید.
بخشی از کتاب «فواید گیاهخواری»:
خوب است، پیش از اینکه وارد مطلب بشویم، بیدادگری و درندگی را که از عادت گوشتخواری ناشی میشود، در نظر خود بیاوریم. آیا میدانید که احتیاج یا لذت گوشتخواری، هر روز، سبب کشتار کرورها از حیوانات اهلی میگردد؟ از کرورها خیلی بیشتر! اگر لشکر بیشمار حیوانات بیچارهای را بشماریم که در شکارگاهها، ماهیگیریها، مرغفروشیها و غیره، محکوم به قربانی شدن روزانه هستند، از چهارصد میلیون جنبندگان حساس، تجاوز میکند که هر سالی تنها برای خوشآمد ذائقهی فاسد شده و شکمپرستی آدمیان، کشته میشوند. حساب کردهاند، روی سیل خونی که از این کشتار مشئوم راه میافتد، میتوانند به آسانی کشتیرانی بنمایند، اما قربانی آنها به سهولت انجام نمیپذیرد، بلکه پیش از کشته شدن، با حیوان به طرز وحشیانهای رفتار میکنند. گلههای حیوانات، از شهرهای دوردست، در مدت پانزده یا سی روز، به ضرب چوب و تازیانه رانده میشوند. اگر بین راه از خستگی بیفتند، با سیخک بلندشان میکنند و گاهی چندین روز، بدون خوراک، زیر تابش آفتاب سوزان، در آغلهای چرک و متعفن به سر میبرند. بعضی از آنها میمیرند و هرگاه یکی از آنها در بین راه زایید، برای اینکه از کاروان عقب نماند، بچهی او را جلوی چشم مادرش سر میبرند. هنوز حیوانات بیچاره از خستگی راه نیاسودهاند که با تازیانه بهسوی سلاخخانه روانه میشوند. به محض ورود در این ساختمان کثیف غمانگیز، بوی خونی که خفقان قلب میآورد، زمین نمناک، خون تازهای که از هر سو روان است، فریادهای جانگداز حیوانات، جسدهایی که به خون خود آغشته شده و با تشنج میلرزند، اسبهای لاغر نیمهجان که دو طرف آنها لاشه آویختهاند و قصابهایی که برای خرید لش مرده آمدورفت میکنند و از طرف دیگر نالهی گوسفندان و همهمهی صدای دشنام و داد و فریاد آدمیان، حیوانات بیچاره از این منظرهی چرکین و بوی گوشت گندیده و خون برادرانشان پیشبینی سرگذشت هولناک خود را مینمایند.
پذیراییکنندگان آنها، با چهرههای درنده و طماع، جلو آمده، هر کدام کارد و ساطور خونین به دست دارند و روی پیشدامنی آنها از خون بسته شدهی سیاهرنگ و چربی، برق میزند. سپس آنها را بهزحمت از همدیگر جدا کرده، کشانکشان به گوشهای میبردند. بعد، دستها و پاهای حیوان را گرفته، تا میکنند و اگر خواست استقامت بنماید با لگد و زوروَرزی، او را زمین میزنند. حیوان، دیوانهوار کوشش میکند تا خودش را از دست دژخیم رها بنماید، اما سر او را پیچ داده، گلویش را با کارد پاره میکند، آنوقت خون فوران میزند. هر دفعه که هوا از ریههای او بیرون میآید، صدای خشکی تولید کرده، خون به اطراف پاشیده میشود. پس از آن، مدتی دست و پا زده، در خون خودش غوطه میخورد و هنوز جانش بیرون نرفته که سر او را جدا نموده، بادش میکنند. چشمهای سیاه و درخشان حیوان که تا چند دقیقهی پیش، از زندگانی سرشار بود، غبار مرگ، پردهای روی آن را میپوشاند و زبان از دهانش با کف خونین بیرون میآید. بعد از آن شکمش را شکافته، دل و رودهی حیوان را بیرون میکشند. بوی پشگل و بخاری که در هوا پراکنده میشود و خون گندیده که مگس و پشه روی آن پرواز میکنند، منظرهی چرکین و مهیبی را نمایان میسازد.
قصابها، تا بازوی خودشان را در روده و خون حیوان فرومیبرند. پس از آن پوست او را جدا میکنند و بعد آن لاشههای لرزان حیوانات را با سرهای بریده و شقیقههای کبود و شکمهای پاره شده و جگرهای سرخ -که اغلب چوب و تازیانهای که پیش از کشتن به حیوان زندهاند روی گوشت او نمودار است- در گاری به چنگک آویخته و یا روی اسب انداخته، به دکانهای قصابی میفرستند. آنها، این لاشهها را گرفته، تکهتکه نموده، دستها و پیشبند خود را از نو خونآلود مینمایند و این تکههای گوشت کشتهشده، فروخته میشود.
مطالعه کتاب «فواید گیاهخواری» به چه کسانی توصیه میشود؟
مطالعه این کتاب به دوستداران قلم صادق هدایت و ادبیات داستانی ایران توصیه میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.