معرفی کتاب «قله ها و دره ها»:
داستان این کتاب، حال بد را به دره و حال خوب را به قله تشبیه کرده است و به ما میآموزد که چگونه در زندگی، درههای کمتر و قلههای بیشتری را تجربه کنیم و در نهایت بتوانیم درهها را سریعتر و امیدوارانهتر طی کرده و قلهها را ماندگارتر و فراگیرتر فتح کنیم.
بخشی از کتاب «قله ها و دره ها»:
آرزو کردن، کاری از پیش نمیبُرد. مایکل میدانست که باید از آرزو کردن دست بردارد و واقعیت را دوست خودش بداند. تصمیم گرفت یکچشم انداز شورانگیز برای هر دویشان ایجاد کند. تصور کرد دوست دارد چه جور پدری باشد و چه جور ارتباطی با پسرش داشته باشد. او نمیتوانست کارهایی که پسرش انجام میداد را کنترل کند، اما میتوانست کارهایی که خودش انجام میداد را کنترل کند.
او رفتن و شنیدن کنسرتی با اجرای گروه کوین را تصور کرد؛ با صدای تشویق و کف زدن تماشاگران و نگاهی توأم با شادی و غرور، در چهرهی کوین. احساس اینکه پسرش پس از کنسرت، در پشت صحنه، او را در آغوش گرفته. و شروع به انجام کارهایی کرد که او را به قلهای که در ذهنش ساخته بود، میرساند.
مطالعه کتاب «قله ها و دره ها» به چه کسانی توصیه میشود؟
مطالعه این کتاب به تمام کسانی که به دنبال کتابی الهامبخش در راستای رسیدن به دیدگاهی بهتر، قابل تحملتر و لذتبخشتر در زندگی هستند، توصیه میشود تا بر این اساس به تنوع زندگی و فراز و فرودهای آن بیندیشند و راهی مناسبتر را برای رسیدن به اهدافشان بیابند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.